English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 285 (7071 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
body capacitance U فرفیت بدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
byte U اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
bytes U اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی
backbone U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbones U مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
cassette U نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
cassettes U نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
throughput U فرفیت
throughput U حداکثر فرفیت میزان محصول
volume U فرفیت
volumes U فرفیت
document U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
overloading U اضافه فرفیت
stroke U راندن کمتر از فرفیت
stroked U راندن کمتر از فرفیت
strokes U راندن کمتر از فرفیت
stroking U راندن کمتر از فرفیت
peripheral U فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
kilo U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
kilos U واحد اندازه گیری وسیله رسانه سازی با فرفیت بالا به معنای هزار بایت داده
compact U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacts U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
valence U فرفیت
valence U واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
burden U بار کردن به اندازه فرفیت
burdens U بار کردن به اندازه فرفیت
lift U فرفیت
lifted U فرفیت
lifting U فرفیت
lifts U فرفیت
chaining U به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
qualities U نوع فرفیت
quality U نوع فرفیت
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
loading U فرفیت
loading U فرفیت بارگیری
raid U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raids U سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
load U فرفیت
load U فرفیت بارگیری
loads U فرفیت
loads U فرفیت بارگیری
run U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
runs U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
content U فرفیت
contenting U فرفیت
overload U اضافه فرفیت
overload U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloaded U اضافه فرفیت
overloaded U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloads U اضافه فرفیت
overloads U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
capacities U فرفیت
capacity U فرفیت
span U فرفیت
spanned U فرفیت
spanning U فرفیت
spans U فرفیت
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
output U کارکرد فرفیت
outputs U کارکرد فرفیت
tonnage U فرفیت کشتی
crunch U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunched U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunches U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
overcharge U بیش از فرفیت پرکردن
overcharged U بیش از فرفیت پرکردن
overcharges U بیش از فرفیت پرکردن
overcharging U بیش از فرفیت پرکردن
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
absorption capacity U فرفیت جذب
absorptive capacity U فرفیت جذب
administrative capacity U فرفیت اداری
allowable cargo load U فرفیت بار مجاز هواپیما
ammunition lift capability U فرفیت حمل ونقل مهمات
ampere hour capacity U فرفیت باطری
antenna capacity U فرفیت انتن
atomicity U فرفیت اتمی
available payload U فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
barrier layer capacitance U فرفیت بند الکترونی
depletion layer capacitance U فرفیت بند الکترونی
battery capacity U فرفیت باتری
beach capacity U فرفیت اسکله
beach capacity U فرفیت باراندازساحلی
bearing capacity U فرفیت تحمل
bed capacity U فرفیت بیمارستان از نظرتختخواب
below capacity U زیر فرفیت
berthing capacity U فرفیت تخلیه بار لنگرگاه فرفیت اسکله
breaking capacity U فرفیت قطع
breaking capacity U فرفیت شکست
bubble memory U مین فرفیت بالا
buffer capacity U فرفیت بافر
Other Matches
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
carload shipment U حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
opportune lift U فرفیت حمل اضافی یا فرفیت حمل باقیمانده
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
grid anode capacity U فرفیت بین شبکه و اند فرفیت بین شبکه و پلاک
loading capacity U فرفیت
line capacitance U فرفیت خط
incapacious U بی فرفیت
equipotential U هم فرفیت
capacitance U فرفیت
volume capacity U فرفیت
tankage U فرفیت
distributed capacity U فرفیت منتشر
drilling capacity U فرفیت حفاری
valence electron U الکترون فرفیت
effective capacity U فرفیت موثر
electrostatic capacitive U فرفیت الکتروستاتیکی
gross tonnage U فرفیت ناخالص به تن
electrostatic capacity U فرفیت الکترواستاتیک
gross capacity U فرفیت ناویژه
useful load U فرفیت مفید
general heat capacity U فرفیت گرمایی کل
full load U فرفیت کامل
full load U فرفیت تکمیل
full container load U فرفیت پر کانتینر
fcl U فرفیت پر کانتینر
excess capacity U فرفیت اضافی
energy content U فرفیت انرژی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
design capacity U فرفیت طرح
deck load U فرفیت عرشه
circuit capacity U فرفیت مدار
loadability U فرفیت بار
charge cavity U فرفیت بار
channel capacity U فرفیت کانال
working capacity U فرفیت کار
zero capacitance U فرفیت صفر
capacity range U حیطه فرفیت
permittance U فرفیت خازن
field capacity U فرفیت نگهداری
coil capacity U فرفیت بوبین
deadweight U فرفیت کششی
current capacity U فرفیت جریان
current capacity U فرفیت بار
carrying capacity U فرفیت برد
expanded , capacity U توسعه فرفیت
vital capacity U فرفیت حیاتی
work load U فرفیت کار
covalent bond U قید هم فرفیت
coupling capacity U فرفیت اتصالی
condenser capacity U فرفیت خازن
heat capacity U فرفیت حرارتی
localized capacity U فرفیت متمرکز
milling capacity U فرفیت فرزکاری
natural capacity U فرفیت طبیعی
net tonnage U فرفیت خالص به تن
output capacitance U فرفیت خروجی
pay load U فرفیت ترابری
productive capacity U فرفیت تولید
productive capacity U فرفیت تولیدی
refrigerant capacity U فرفیت سرمایی
internal capacitance U فرفیت الکترودها
low capacitance cable U کابل با فرفیت کم
load carring capacity U فرفیت باربری
load capacity U فرفیت بار
machine capacity U فرفیت ماشین
maximum capacity U فرفیت حداکثر
load capacity U فرفیت باربری
line charging capacity U فرفیت بارگیری خط
measure of capacity U پیمانه فرفیت
production capacity U فرفیت تولید
road capacity U فرفیت جاده
specific capacity U فرفیت مخصوص
input capacitance U فرفیت اولیه
inductive capacity U فرفیت القائی
useful capacity U فرفیت مفید
idle capacity U فرفیت بیکار
idle capacity U فرفیت بلااستفاده
holding capacity U فرفیت نگهداری
heating capacity U فرفیت گرمایش
information capacity U فرفیت خبری
injection capacity U فرفیت تزریق
specific capacity U ضریب فرفیت
storage capacity U فرفیت انباره
tax capacity U فرفیت مالیاتی
thermal capacity U فرفیت گرمایی
transformer capacity U فرفیت ترانسفورماتور
univalent U دارای یک فرفیت
unused capacity U فرفیت بی کار
input capacitance U فرفیت ورودی
injection capacity U فرفیت پاشش
heat capacity U فرفیت گرمایی
capacity of coil U فرفیت پیچک
capacitance U فرفیت خازنی
capacitance U فرفیت الکتریکی
capacity ground U اتصال به فرفیت
capacitance meter U فرفیت سنج
capacitance of a conductor U فرفیت سیم
capacity of condenser U فرفیت خازن
capacitance of a conducting body U فرفیت رسانا
capacitance of a capacitor U فرفیت خازن
load carring capacity U فرفیت حمل بار
overload capacity U فرفیت بار زیاد
capacitive time constant U ثابت زمانی فرفیت
total electrode capacitance U فرفیت کلی الکترد
capacititive U چیزی که با فرفیت است
grid circuit capacitance U فرفیت مدار شبکه
capacitative U چیزی که با فرفیت است
inter electrode capacity U فرفیت میان الکتردها
internal capacitance U فرفیت سیم پیچی
large minded U ادم فرفیت دار
lattice heat capacity U فرفیت گرمایی شبکه
less than container load U کمتر از فرفیت کانتینر
less than container load U زیر فرفیت کانتینر
inductance U فرفیت القاء مغناطیسی
winding capacitance U فرفیت سیم پیچی
unused capacity U فرفیت استفاده نشده
grinding capacity U فرفیت سنگ سمباده
functional residual capacity U فرفیت باقیمانده عملی
rate of capacity utilization U نرخ استفاده از فرفیت
effective input U فرفیت موثر ورودی
drilling capacity U فرفیت مته کاری
specific inductivity capacity U فرفیت القایی ویژه
discharge capacity U فرفیت تخلیه بارانداز
discharge capacity U فرفیت تخلیه بار
direct interelectrode capacitance U فرفیت بین دو الکترد
specific inductive capacity U فرفیت القایی ویژه
rail capacity U فرفیت راه اهن
conveying capacity U فرفیت حمل ونقل
taxpaying capacity U فرفیت پرداخت مالیات
portage U کرایه فرفیت کشتی
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار
specific heat capacity U فرفیت گرمایی ویژه
farad U واحد فرفیت خازن
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
tonner U کامیون دارای فرفیت معینی
nitric U دارای نیتروژن با فرفیت بالا
eyes are bigger than one's stomach <idiom> U بیش از فرفیت غذا خوردن
pentavalent U دارای پنج فرفیت یا بنیان
pay load U فرفیت مفید وسیله نقلیه
cranking capacity of battery U فرفیت راه اندازی باتری
grid to plate capacity U فرفیت بین شبکه و اند
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار اسکله
capacity utilization rate U نرخ بهره داری از فرفیت
grid plate capacity U فرفیت بین شبکه و اند
grid cathode capacity U فرفیت بین شبکه و کاتد
capacity load U حداکثر فرفیت بارگیری ناو
esthesia U فرفیت احساس و ادراک حساسیت
less than carload U وزن باراضافه از فرفیت تناژ خودرو
lcl U load container than less زیر فرفیت کانتینر
tonner U کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
dead carriage U کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
dead freight U هزینه حمل بابت فرفیت استفاده نشده
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
freight tonne U فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
eight inch disk U فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
sorehead U شخص کم فرفیت که در اثر باخت یا شکست عصبانی میشود
bulk petroleum U سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
convalescent center U یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
capacitor U وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
gallonage U فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد
k U به هنگام اشاره به فرفیت با مسامحه می توان معادل 4201 دهدهی دانست
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
wheel load U فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
large scale computer U که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
winchester disk U دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
over shipment U ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
capital ship U کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
simm U تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
G. U استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
minicomputer U کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
gas content U فرفیت گاز حجم گاز
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com